۷ کمپین برتر سال ۲۰۲۴ برای بازاریابی، پر از لحظات اوج و افت بود. از یک سو، رویدادهایی مثل المپیک تابستانی پاریس فضایی از اتحاد ایجاد کردند، اما در پایان سال، دوباره حس عدم اطمینان و ریسکگریزی بر بازار حاکم شد. در این میان، بازاریابها علاقه خود به ساختن برند را دوباره کشف کردند، هرچند گاهی این اشتیاق در قالب محتواهای اجتماعی گذرا و بیهدف نمایان شد.
اما در این میان، برندهایی بودند که با اجرای تاکتیکهای خاص، نه تنها ادراکات پیرامون خود، بلکه فروششان را در شرایط چالشبرانگیز اقتصادی تقویت کردند. در ادامه، ۷ نمونه از موفقترین کمپینهای بازاریابی سال ۲۰۲۴ را مرور میکنیم:
۱. بهترین بازاریابی برای برندهای چالشگر: Liquid Death
Liquid Death به عنوان یک برند نوشیدنی با رویکردی کاملاً غیرمتعارف شناخته شده است. این برند با استفاده از همکاریهای جذاب و گاه عجیب با برندها و افراد مشهور، دائماً در صدر اخبار شبکههای اجتماعی و رسانههای تجاری باقی میماند.
به گفته اندی پیرسون، معاون خلاقیت این برند، «ما آنقدر محتوای جدید منتشر میکنیم که حتی خودمان هم گاهی فراموش میکنیم چه کاری انجام دادهایم.»
این رویکرد، که تقریباً هیچ وابستگی به تبلیغات پولی ندارد، بسیار موفق بوده است. برند با ارزشی ۱.۴ میلیارد دلاری، Liquid Death توانسته با محتوای متنوع و شوخطبع خود به نرخ بالای تعامل و بازگشت سرمایه دست یابد.
امسال، برخی از همکاریهای موفق این برند شامل تولید لوازم آرایشی با E.l.f. Cosmetics، یک بستنی با Van Leeuwen، و تولید یک یخدان تابوتی با Yeti بود.
- همکاری با E.l.f. بیش از ۲۵۰ میلیون بازدید اجتماعی داشت و واکنشهای گستردهای را در شبکههای اجتماعی برانگیخت.
- بستنی خاص این برند تنها در هفت ساعت به فروش رفت و به پرفروشترین محصول موقت غذایی در آمازون تبدیل شد.
- یخدان تابوتی که با قیمت ۶۸,۰۰۰ دلار در مزایده فروخته شد، نمونهای از رویکرد غیرمتعارف و جذاب برند بود.
۲. بهترین استفاده از نوستالژی: بازی Big Smasher از Chili’s
Chili’s در سالهای اخیر به طور مداوم از نوستالژی برای تقویت برند خود استفاده کرده است. پس از بازگرداندن آواز معروف «دندههای کبابی Baby Back Ribs» در سال ۲۰۲۳، این برند با استفاده از یک بازی کلاسیک دهه ۸۰ به نام BurgerTime دوباره به گذشته رجوع کرد.
در این بازی که با همکاری آژانسهای Jon Marshall و Daughters ساخته شد، بازیکنان باید با جابهجا کردن نردبانها، مواد غذایی را به همبرگرهای کامل تبدیل کنند. هدف اصلی این کمپین، تقویت پیام ارزشمحور برند و رقابت با زنجیرههای فستفود بزرگی مانند مکدونالدز و برگرکینگ بود.
این کمپین طی ۲۰ روز، بیش از ۸,۱۸۴ ساعت بازی ثبت کرد که معادل تقریباً یک سال بازیکردن است. اما به گفته جورج فلیکس، مدیر بازاریابی برند، «این کار فقط استفاده از نوستالژی به خاطر نوستالژی نبود؛ بلکه یک ترکیب هوشمندانه و معنادار بود.»
۳. بهترین همکاری با افراد مشهور: Jeremy Allen White و Calvin Klein
Calvin Klein با همکاری با Jeremy Allen White، ستاره سریال The Bear، توانست موج بزرگی از توجهات را در شبکههای اجتماعی جلب کند. کمپین تبلیغاتی این برند، که در نیویورک فیلمبرداری شده بود، White را در حال ورزش بر روی پشتبام نشان میداد و با آهنگ «You Don’t Own Me» همراه بود.
این کمپین تنها در ۴۸ ساعت اول، ۱۲ میلیون دلار ارزش رسانهای ایجاد کرد و تا پایان سال، تأثیری معادل ۷۴ میلیون دلار داشت.
همکاری مجدد Calvin Klein با White برای مجموعه پاییز نیز نشان داد که ایجاد روابط بلندمدت با افراد مشهور میتواند اثربخشی کمپینها را افزایش دهد.
۴. بهترین بازاریابی مبتنی بر هدف: E.l.f. Cosmetics
در حالی که بسیاری از برندها در سال ۲۰۲۴ از موضوعات مربوط به تنوع و شمول اجتماعی (DEI) دور شدند، E.l.f. Cosmetics با کمپینهایی جسورانه به میدان آمد.
یکی از شاخصترین کمپینهای این برند، “So Many Dicks” بود که به تعداد زیاد مردان به نام «ریچارد» در هیئتمدیرههای شرکتهای آمریکایی اشاره داشت. این کمپین با استفاده از تبلیغات بزرگ در منطقه مالی نیویورک، توجه زیادی را جلب کرد.
در کمپین دیگری به نام “Dupe That!”، E.l.f. از برندهای دیگر خواست تا استراتژیهای هدفمحور خود را تقلید کنند. این کمپین، که بازخورد مثبتی از ۹۹٪ مخاطبان دریافت کرد، نشان داد که بازاریابی مبتنی بر هدف میتواند تأثیرات اجتماعی و تجاری عمیقی داشته باشد.
۵. بهترین استفاده از موسیقی در بازاریابی: Gap
Gap در سال ۲۰۲۴ توانست با استفاده از موسیقی و TikTok، جایگاه خود را در میان نسل جوان تقویت کند. کمپین پاییز-زمستان این برند با حضور Troye Sivan، هنرمند پاپ، و گروه رقص CDK Company توانست توجهات زیادی جلب کند.
این کمپین، که از آهنگ ویروسی “Funny Thing” از Thundercat استفاده میکرد، کاربران را تشویق کرد تا نسخههای شخصی خود از حرکات رقص تبلیغاتی را بازسازی کنند. این تبلیغ با نرخ تعامل ۸.۷۲٪، موفقیت بزرگی برای این برند محسوب میشود.
۶. بهترین استراتژی رسانهای: کمپین Groundhog Lay’s
Lay’s در روز Groundhog Day با یک کمپین تلویزیونی هوشمندانه و خلاقانه توانست توجه زیادی را جلب کند. این کمپین با حضور استیون توبولوفسکی، بازیگر فیلم Groundhog Day، داستانی از گیر کردن در صف خرید را بازگو کرد و حس تکرار و سردرگمی را به تصویر کشید.
این کمپین، که تنها ۷۵ بار در تلویزیون پخش شد، توانست ۱.۴ میلیارد بازدید رسانهای به دست آورد و ثابت کرد که تبلیغات تلویزیونی همچنان میتوانند تأثیرگذار باشند.
۷. بهترین کمپین موبایلی: Heineken و “Boring Mode”
Heineken با طراحی یک اپلیکیشن که تلفنهای هوشمند را به گوشیهای ساده تبدیل میکرد، به دنبال تشویق مردم به جدا شدن از دنیای دیجیتال بود. این کمپین، که با همکاری برند مد Bodega اجرا شد، تلفنهای فیزیکی محدودی را نیز تولید کرد.
بیش از ۷۰,۰۰۰ نفر برای خرید یکی از این تلفنها اقدام کردند، در حالی که تنها ۵,۰۰۰ دستگاه موجود بود. این کمپین نشان داد که بازاریابی مبتنی بر اپلیکیشن همچنان میتواند تأثیرگذار باشد.
بازاریابی مبتنی بر فرهنگ: نقش تعاملات اجتماعی و موسیقی
کمپینهای Calvin Klein و Gap نشان دادند که ارتباط با فرهنگ عامه و بهکارگیری عناصر پرطرفدار، مانند موسیقی و افراد مشهور، میتواند مخاطبان گستردهتری را جذب کند. این استراتژیها به برندها کمک میکند تا جایگاه خود را در میان نسلهای جدید محکمتر کنند.
خلاقیت در بحران: چگونه بازاریابان بهینهتر عمل کردند؟
سال ۲۰۲۴ با چالشهای اقتصادی همراه بود، اما برندها نشان دادند که با خلاقیت و استفاده هوشمندانه از منابع، میتوانند نتایج بزرگی خلق کنند. از اپلیکیشن نوستالژیک Heineken تا رویکرد مینیمالیستی Lay’s، این کمپینها مثالهایی از بهرهوری بالا بودند.
نوآوری در رسانهها: از موبایل تا تلویزیون
تنوع کانالهای بازاریابی در سال ۲۰۲۴ اهمیت بیشتری پیدا کرد. کمپینهای موفق، مانند “Boring Mode” از Heineken، نشان دادند که حتی با تمرکز بر ابزارهای موبایلی میتوان مخاطب را به تجربهای معنادار دعوت کرد. در مقابل، کمپین تلویزیونی Lay’s اثبات کرد که رسانههای سنتی همچنان قدرت تأثیرگذاری دارند.
جمعبندی پایانی
بازاریابان در سال ۲۰۲۴ مجبور شدند با محدودیتهای اقتصادی و تغییرات سریع در رفتار مصرفکنندگان دست و پنجه نرم کنند. این کمپینها نمونههایی از رویکردهای موفقیتآمیز و خلاقانه بودند که میتوانند الهامبخش برندهای دیگر در سالهای آینده باشند. اگرچه چالشها ادامه دارند، اما فرصت برای بازاریابانی که جرات نوآوری و بازآفرینی دارند، همچنان وجود دارد.
منبع : مارکتینگ دایو
مارکت آموز اولین رسانه اختصاصی مارکتینگ در ایران